در کوچه باغ بیرجند

ریال125.000

توضیحات

برشی از کتاب در کوچه باغ بیرجند مجموعه اشعار کلاسیک رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید

مقدمه

شعر موهبتی است خدایی و گلی‌ست عطرآگین که از سبوی سرشار عشق بر صفحه‌ی پاک‌ دل شاعر چکیده و او با سخاوت بی‌پایان خویش آن را برای

مردم  به ارمغان می‌آورد.

چاپ اول کتاب در کوچه‌باغ بیرجند پس از مدتی با استقبال خوانندگان محترم به اتمام رسید و بر آن شدم تا چاپ دوم آن را پس از بازنگری و تجدیدنظر در اختیار

علاقه‌مندان قرار دهم امید است که مقبول افتد.

غلامرضا ابراهیمی

(رضای بیرجندی)

باغ باران

باغ باران عاقبت با من مدارا کرد و رفت

غنچهِ عشقِ مرا دید و شکوفا کرد و رفت

 

زیر بارانِ غزل‌های نگاهش بودم و

با نگاهش چشمه‌ساری در دلم وا‌کرد و رفت

 

جویبار عاشقی از کوهسار قلب من

شد خروشان از نگاهش رو به دریا کرد و رفت

 

سنگِ تقدیر زمانه بر بلور دل زد و

در درونم گوهری را دید و پیدا کرد و رفت

یاکریم ذهن من

یاکریمِ ذهنِ من درکوچه‌ای پرواز کرد

خاطراتش را مرور و نغمه‌ای آغاز کرد

 

آبشارِ موی تو بر شانه‌هایت می‌چکید

شانه‌های برفیت را دیده بود و ناز کرد

 

مردمک‌های نگاهت عارف و فرزانه‌اند

روی دیوارِ دلم یک پنجره را باز کرد

 

پیله و پروانه را پیغمبرِ چشمِ تودید

با طلوع ماه تو پروانه ام پرواز کرد

برشی از کتاب در کوچه باغ بیرجند مجموعه اشعار کلاسیک رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید

نگاه شرقی

رقص امواج نگاهش پیچ‌وتاب آورد و رفت

تاب ساحل را گرفت و اضطراب آورد و رفت

 

بی‌گمان در دیده‌ی او کهکشانی از حیاست

عصمتِ چشمان او را آفتاب آورد و رفت

 

اتفاقا” عشق‌های دنیوی  هم حکمت است

حکمتِ شرقیِ چشمش، شعرناب آورد و رفت

 

با نگاهِ شرقیش، شرقِ دلم لرزید و گفت

عاقبت پیغمبر چشمش کتاب آورد و رفت

پیغمبر چشمان تو

پیغمبر چشمان تو بر بال دقائق

آورده غزل بر دل این عاشق صادق

 

در لحظه دیدار به من گفت عزیزم

گیتار تو بر وزن مفاعیل موافق

 

آواز پرستوی دلت راز و نیاز است

آهسته به درگاه خدای دلِ عاشق

 

ای ابر غزل بار به باران به دلش باز

باران غزل‌های گهربارِ حقائق

نسیم عشق

افسون شد از محبّت با نغمه ترانه

دردشت‌های قلبم حوری وشی شبانه

 

ابرم و در درونم بغضی نهفته دارم

تو چون نسیمِ عشقی در وسعت زمانه

 

بارانِ مهربانی از ابرهای چشمم

مثلِ بلورِ باور، باریده عارفانه

 

از روزنِ نگاهت در آسمان ندیدی

رنگین کمان دل را زیبا و جاودانه!

 

تیر از کمان رها شد ازچلّه‌ی نگاهت

تو عاشقم نکردی بی‌بحث و بی‌بهانه!؟

 

من تک درختِ عشقم با شاخه‌های عریان

تو چون شکوفه هستی بر شاخه‌ام جوانه

 

من ناخدای عشقم از موج کی گریزم

امواجِ چشم‌هایت لبریز از ترانه

برشی از کتاب در کوچه باغ بیرجند مجموعه اشعار کلاسیک رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید

توضیحات تکمیلی

وزن 200 کیلوگرم
سرشناسه

ابراهیمی، غلامرضا، ‏‫۱۳۴۹ فروردین -‏‏‏

موضوع

شعر فارسی– قرن ۱۴